در حال بارگذاری ...

 

نسل گمشدگان کودکان سوریه

 

به گزارش یونیسف پس از سالها نزاع و آشوب، سوریه اکنون یکی از خطرناک‌ترین مکانهای روی زمین برای کودکان است.

بیش از 5/5 میلیون کودک سوری آیندة خود را در محاصرة جنگ می‌بینند. برآورد می‌شود که حدود یک میلیون از کودکان سوری تحت محاصره و درمناطق غیرقابل‌دسترسی بسر می‌برند که دستیابی مرتب به آن مناطق برای یونیسف و سایر سازمانهای بشردوستانه همکار غیرممکن است. صندوق کودکان سازمان ملل متحد از به وجود آمدن «نسل گمشده کودکان» در سوریه گزارشی را ارائه کرد...
هزاران هزار کودکان سوری، جان و یا اعضای خود و تقریباً هرجنبه‌ای از کودکی خود را از دست داده‌اند. آنان کلاسهای درس و آموزگاران خود را ازدست داده‌اند، برادران و خواهران، دوستان، مراقبان، خانه‌ها، و ثبات و پایداری خودرا ازدست‌داده‌اند. بجای یادگیری و بازی، بسیاری ازآنان مجبورند به کار پرداخته، یا برای جنگیدن استخدام‌شده و یا ناگزیرند به بیکاری اجباری تن‌دردهند.

برآوردهای اخیر چنین می‌گوید که هم‌اکنون یک میلیون کودک یا تحت محاصره زندگی می‌کنند یا در مناطقی از کشور به سر می‌برند که به دلیل خشونت شدید امکان دسترسی به آنها دشوار است. در زهراونبول در نزدیکی آلپو، و در درایه، مؤادامیات الشام، یرموک و غوتای شرقی در مناطق حاشیه‌ای دمشق، اجتماعات مختلفی ماههاست که تحت محاصره بسر می‌برند، و مانع از رسیدن غذا و امکانات پزشکی بدانها می‌شوند. رنج خانواده‌ها در این مناطق بنحو گسترده‌ای نامشهود است. حتی تعداد بیشتری از کودکان در مناطق تحت مخاصمه درسطح کشور زندگی می‌کنند، مناطقی همچون الرقه، دیرالزور و حساکه که به دلیل قرار گرفتن در مناطق تحت منازعه، امکان دسترسی به کمکهای بشردوستانه را اگر نه غیرممکن اما بسیار دشوار کرده است. درمناطق شرقی آلپو، برای مثال، اخیراً 500000 تن از افراد بی‌خانمان هم‌اکنون بین خانه‌های بمباران‌شده و مرز ترکیه به دام‌افتاده و هیچ کمکی به آنها امکان‌پذیرنیست.
دراین مکانها، کودکان در ویرانه‌های همسایگان پیشین خود به سر می‌برند. غذا به شدت نایاب است و انرژی برق بصورت موقت و پراکنده تأمین می‌شود. تعداد معدودی از کودکان به آموزش دسترسی دارند؛ خانواده‌هایی که اخیراً حمص را تخلیه کرده‌اند گزارش می‌کنند که بیشتر ساختمانهای مدارس یا آسیب‌دیده‌اند یا به پناهگاه، تسهیلات ذخیره‌سازی یا پایگاههای نظامی تبدیل شده‌اند.

 

محرومیت از امکانات اموزشی

کاهش میزان دسترسی کودکان سوری به آموزش حیرت‌آور است. امروز تقریباً سه‌میلیون کودک درسوریه و درکشورهای همسایه قادر نیستند که بطور مرتب به مدرسه بروند. این تعداد تقریباً نیمی از جمعیت کودکان مدرسه‌ای در سوریه را تشکیل می‌دهد.
حسن همچنانکه مراقب آتش بیرون چادر خانوادگی شان در درة بقاع لبنان است می‌گوید: «زمانی می‌خواستم آموزگار شوم، اما حالا مدرسه کجا بوده که بشود در آنجا آموخت و یاد داد؟
بسیاری از خانواده‌های سوری هنوز در شوک ناشی از زوال نظام آموزشی خود بسر می‌برند،نظامی که زمانی مایة حسرت دیگران در منطقه بود. قبل‌از بروزمنازعات، ثبت‌نام در مدارس برای یک نسل تقریباً جنبة جهانی گرفته، نرخ باسوادی بیش از 90 درصد بود و سوریه نیز تقریباً 5 درصد از درآمد ناخالص ملی سالانة خود را به آموزش عمومی اختصاص داده ‌بود.
اما فقط درظرف سه سال این سرمایه‌گذاری بطورگسترده‌ای محوشده‌است. یک پنجم از مدارس سوریه منهدم‌شده، آسیب‌دیده، تبدیل به پناهگاه‌شده، یا توسط گروهها ونیروهای مسلح اشغال شده‌اند. بسیاری از آموزگاران دیگر در محل کار خود حاضر نیستند. تقریباً 3 میلیون کودک در سوریه و کشورهای همسایه – یعنی نیمی از کسانی که باید در مدرسه باشند – هم‌اکنون در کلاسهای درس حضور نمی‌یابند.
شازا، 15 ساله در آلپو زندگی می‌کرد.  میگوید: «بسیاری از ساختمانها، و ازجمله مدارس مورد حمله قرارگرفته و منهدم‌شده‌اند. کودکان دیگر مجاز نیستندکه آزادانه بیرون بروند، زیرا که بسیاری از تک‌تیراندازان همه‌روزه در کمین آنان هستند. امنیت روزبه روز وضعیت بدتری می‌یابد، و خشونت بخشی از زندگی روزمره را تشکیل می‌دهد
فرصتهای آموزشی برای پناهندگان سوری بسیار اندک شده‌است. نیمی از کودکان مدرسه‌ای پناهندگان سوری در مدرسه حضور ندارند. کودکان در کلاسهای پرازدحام برسرجای نشستن بایکدیگر نزاع می‌کنند درحالی‌که خانواده‌های آنان نیز برای تأمین هزینة کتابها، آموزش و ایاب‌وذهاب آنان به تقلا افتاده‌اند.
ایمان و کودکان وی به منطقة کردستان عراق پناه‌برده‌اند، جایی‌که مدارس بجای زبان عربی به زبان کردی تدریس می‌کنند. می‌گوید: «آنها کتابهایشان را بازمی‌کنند و می‌فهمند که چیزی از آن سردرنمی‌آورند
خارج از اردوگاه پناهندگان در عراق به ندرت کودکی سوری دیده می‌شود که در مدرسه حضور یابد.
مشکلات دیگری نیز وجود دارند. خانواده‌های پناهندگان نمی‌توانند به مدارک لازم برای ثبت‌نام کودکان خود در مدارس دست‌یابند، مدارسی که در بسیاری موارد کیلومترها دورتر واقع شده‌اند. رژیم غذایی نامناسب یعنی اینکه بسیاری از کودکان گرسنه در مدرسه حضور می‌یابند، و نمی‌توانند به درستی تمرکز نمایند. دانش‌آموزان پناهندة بزرگتر متوجه می‌شوند که مدارک تحصیلی مدارس جدیدشان ممکن است در بازگشت به سوریه فاقد هرگونه ارزشی بوده، و ترس آنان را از دسترسی به شغل و آینده افزون می‌کند.
بعضی از کودکان به راحتی رها شده‌اند. جومانا نه‌ساله، که اکنون در ترکیه زندگی می‌کند، می‌گوید: "میخواستم در آینده دکتر شوم.» اما بعدازسه سال از شروع منازعه، او تقریباً هیچ امیدی به دنبال‌کردن اهدافش ندارد. حالا او برای کسب روزی 4 دلار مشغول جمع‌آوری زباله‌هاست.
پسران در مدارس چادری تحت حمایت یونیسف در اردوگاه پناهندگان کاورجوسک در نزدیکی اربیل، عراق


درس خواندن کودکان سوری در چادر

تأمین فرصتهای کافی برای آموزش تعداد فزاینده‌ای از کودکان پناهنده در جوامع میزبان چشم‌انداز مطلوبی ندارد. سازمانهای حمایتی قصد دارند که در تأمین آموزش برای 43500 کودک دبستانی در لبنان کمکهایی را دراختیار دولت قراردهند – این تعداد بیش از کودکان لبنانی است که هم‌اکنون در مدارس دولتی ثبت‌نام کرده‌اند. دراردن، چنانچه ورود آوارگان ادامه یابد، شرکای آموزشی باید امکانات آموزشی را برای یک کودک سوری درقبال هرپنج کودک اردنی تأمین کنند. ودرترکیه، اگر جریان حاضر ادامه‌داشته‌باشد، تعداد کودکان دبستانی پناهنده ممکن است به بیش از 500000 افزایش یابد.

براساس میانگین‌های جهانی ناظر به مخاصمات مسلحانه، ده‌ها هزارتن از کودکان سوری هم‌اکنون با صدمات ناشی از جنگ که زندگی آنها را تغییرداده، زندگی را سرمی‌کنند. پزشکان بدون مرز سوریه تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از قطع‌عضو، صدمات نخاعی، سوختگیهای کل بدن ناشی از سلاحهای آتش‌زا و همچنین صدمات داخلی ناشی از انفجار و گلوله را در میان کودکان گزارش کرده‌اندکه منجر به ناتوانیهای [معلولیت] دائمی درمیان‌ آنان شده‌است.

مخاطرات کودکان فراتر از مرگ و آسیب و جراحت است. پسرهای کوچک 12 ساله برای جنگیدن استخدام‌شده‌اند، برخی عملاً در منازعات شرکت دارند، سایرین بعنوان مخبر، نگهبان، یا قاچاقچی سلاح کار می‌کنند. دوسوم از سوری‌ها که در نا‌امن‌ترین استانها مورد بررسی قرارگرفته‌اند، براین اعتقاد هستند که میزان استخدام کودکان حتی شتاب بیشتری نیز یافته‌است.
خانواده‌ها توضیح داده‌اند که کودکان چگونه توسط نیروهای مسلح از خانه‌ها، مدارس، بیمارستانها و مواضع بازرسی ربوده می‌شوند. برطبق گزارش اخیر سازمان ملل متحد، کودکان 11 ساله نیز بهمراه بزرگسالان در بازداشت بسر می‌برند در بعضی موارد، آنها در معرض شکنجه، سوءاستفادة جنسی بمنظور تحقیر، اعترافات اجباری، یا فشار بر بستگان برای تسلیم‌شدن قرارمی‌گیرند.
درعین‌حال گزارشاتی در زمینة تجاوز به کودکان، ازجمله تجاوز گروهی، و استفاده از کودکان بعنوان حفاظ انسانی دریافت شده و آنان در خطوط مرزی مجبورشده‌اند که در بین تانکها و مبارزان بایستند تا بدین‌ترتیب دشمن را از حمله منصرف‌کنند. این نوع بازداشت و رفتار با کودکان نقض کنوانسیونهای مربوط به حقوق کودک است که سوریه عضوی از آنها است مهم ترین آنها کنوانسیون جهانی حقوق کودک است که سوریه در سال 1993 آن را به تصویب رسانده است.

بحران سوریه کودکان را وامی‌دارد که خیلی زود رشدکرده و بزرگ‌شوند  و خود را درمعرض سوءاستفاده و استثمار قراردهند. بسیاری خانواده و ساختار اجتماعی خود را که باید آنها را ایمن نگاه ‌دارد از دست‌داده‌اند. حداقل 8000 کودک بدون والدین خود به مرزهای سوریه رسیده‌اند.
گمان می‌رود یک از هر ده کودک پناهنده درحال کار باشند یا به‌عنوان نیروی کار ارزان در مزارع، رستورانها و در تعمیرگاهها کار می‌کنند، یا درحال تکدی‌گری در شهرهای بزرگ به سر می‌برند.

 

سوء تغذیه

 

سوءتغذیه و فقر خطرناک ویتامینها و مواد معدنی – یا باصطلاح «گرسنگی پنهان» - درطی سه‌سال گذشته قدرت کودکان را برای رشد و پیشرفت به‌آرامی تحلیل برده‌است. امروزه، دلیل خوبی برای ترس از تهدید نسلی و آسیبهای غیرقابل‌بازگشت ناشی از سوءتغذیه – خصوصاً در میان کودکان بسیار خردسال در 1000 روز اول رشد آنان که دوره‌ای بسیار بحرانی است، وجوددارد.
سوءتغذیه درسوریه حتی قبل‌ازآنکه وارد دورة منازعات شود نیز مشکل‌ساز بوده است – تعداد کودکانی که از رشد بازمانده‌اند – کسانی که قدشان نسبت به سنشان خیلی کوتاه است و آنان که از رشد مغزی متناسب برخوردار نبوده‌اند در طی سالهای 2009 تا 2011 بین 23 تا 29 درصد بوده است. ازآن موقع تاکنون، خشونتها نیز موجب نابودی محصولات و تلف دامهای محلی و مفقودی کشاورزان شده‌است. بسیار از اجتماعاتی که زمانی خودکفا محسوب می‌شدند اکنون بسختی قادر به رشد محصول نبوده و امکانی برای واردکردن غذا نیز ندارند.
تورم و بیکاری فزاینده نیز بر رژیم غذایی خانواده‌ها تأثیر نامطلوب گذارده است. ویلما تایلر متخصص تغذیة یونیسف می‌گوید: «زمانی بود که خانواده‌ها می‌توانستند سبدهای کمک غذایی اساسی را که شامل گوشت، میوه و سبزیجات بود تأمین کنند، اما در اکتبر 2013، همین خانواده‌ها به ما گفته‌اند که پول آنها تمام شده‌است. نومادران به ما گفته‌اند که شیر آنها بدلیل اضطراب مداوم خشک شده‌است. آنها مجبور بدان شده‌اند که رژیم غذایی نوزادان را با آب خالی نامطمئن جایگزین کنند بدین منظور که شیرخشک آنها قدری بیشتر دوام آورد
تأثیر سوءتغذیه درورای مرزهای سوریه نیز احساس می‌شود. در درة بقاع لبنان، درجایی که بسیاری از پناهندگان سوری در جوامع غیررسمی شلوغ و غیربهداشتی بسرمی‌برند، افزایش تعداد کودکانی که سطح سوءتغذیة آنان موجب تهدید جان آنان شده تا دوبرابر نرخ متوسط سال گذشته افزایش یافته‌است.
بسیاری از کودکان که از مرز سوریه عبورکرده‌اند پیش‌ازآن مبتلا به سوءتغذیه بوده‌اند.
بدنهای آنان برای این‌حد از سختی – فقر، شرایط نامناسب زندگی، و رژیمهای ابتدایی غذایی که در شرایط پناهندگی انتظار آنان را می‌کشیده، آمادگی نداشته‌است. آنان که قصد دارند در مدرسه ثبت‌نام کنند متوجه می‌شوند که نمی‌توانند برروی درسها تمرکز کنند. محمد دوازده‌ساله در اردوگاهی در مرز ترکیه و سوریه می‌گوید که وی چیزی کمتر از بیسکویت می‌خود و اغلب احساس ضعف و سرما می‌کند. وی‌ می‌گوید: «ما به خیلی چیزها اینجا احتیاج داریم، اما بیش از همه به غذای بهتر احتیاج داریم.

 

بهداشت نامناسب  


سه‌سال جابجایی و زوال خدمات بهداشتی، کودکان سوری را در وضعیت بسیار آسیب‌پذیر در قبال بیماریهای کشنده ازقبیل سرخک قرارداده‌است. علاوه بر ظهور دوبارة فلج اطفال بعداز 14 سال، پزشکان افزایش تعداد دربروز بیماریهای وخیمی از قبیل سینه‌پهلو و اسهال را گزارش کرده‌اند.
میزان آسیب وارده به زیرساختهای بهداشتی حیرت‌آور است. برآورد می‌شود که حدود 60 درصد از بیمارستانهای سوریه منهدم‌شده یا آسیب‌دیده‌اند. هفتاد درصد از مراکز بهداشتی در الرقه، دیرالزور و حمص یا آسیب دیده‌اند یا خدمات آنها متوقف شده‌است. کمتر از یک سوم آمبولانسهای عمومی و مراکز بهداشتی هنوز کار می‌کنند، درحالی که داروخانه‌ها خالی از دارو هستند. نرخ مصون‌سازی در کشور از 99 درصد قبل‌ازجنگ تامیزان 52درصد در سال 2012 کاهش یافته‌است.
کودکان بیماری که نیازمند درمان تخصصی هستند خصوصاً درمعرض خطر قراردارند. شیندار 15 ساله بیادمی‌آورد که چگونه خانوادة وی بطوربی‌ثمر در سوریه بدنبال دارو و تسهیلات تزریق و سرم می‌گشتند تا بیماری خونی وی را درمان کنند. می‌گوید: «ماهمه جا را می‌گشتیم». حالا که وی در شمال عراق بسر می‌برد، مراقبتهای لازم را دریافت می‌کند اما به قیمت جداشدن از موطن خانوادگی خود.
بسیاری از خدمة مراکز کمک‌اولیه و اورژانس از کشور گریخته‌، 127 تن از آنان کشته و 111 نفر مجروح شده‌اند. پزشکان نیز مجبوربه ترک کشور شده‌اند.
وقتی به موضوع نابودی شبکة آب و بهداشتی سوریه می‌رسیم، نتایج این وضعیت برای بهداشت عمومی نیز بهمان حد وخیم است. بیشتر از یک سوم تصفیه‌خانه‌ها نابود شده‌اند؛ تا پایان سال 2012 میزان آب مطمئن که توسط خانواده‌ها در سراسر سوریه مورد استفاده قرار می‌گیرد، تا کمتر از 40درصد میزان قبل از بحران کاهش یافته‌است، و بدین‌ترتیب این موضوع خود عامل مهمی در توسعة بیماری شده‌است. کودکی در دیرالزور هم‌اکنون فقط 10 درصد امکان و فرصت دریافت آب مطمئن لوله‌کشی را دارد – که این میزان را باید با 80 درصد امکان دسترسی در دمشق مورد مقایسه قرارداد. فقط یک سوم از فاضلاب کشور تصفیه می‌شود که این مقدار را باید با 70 درصد قبل از مخاصمات مورد مقایسه قرارداد.
سوریه هایی که بعنوان پناهنده در خارج ازکشور زندگی می‌کنند؛ خصوصاً آنها که در اردوگاههای غیررسمی چادرنشین در لبنان زندگی می‌کنند ؛ نیز بهمان میزان بدلیل آب نامناسب و محیط آلوده آسیب‌پذیر هستند. بارش ناچیز باران در طی زمستان گذشته منطقه را در معرض خشکسالی نهفته قرارداده‌است. سیستمهای آب‌رسانی ضعیف بسختی تحت فشار قراردارند تا بتوانند نیازهای منطقه را که در میان کم‌آب‌ترین مناطق جهان است پاسخگو باشند.

به رغم تمام رنج و محنتی که تحمیل‌شده، کودکان توانایی و ارادة شگفت‌انگیزی در بهبودی و شفایابی نشان‌داده‌اند.
کودکان همواره بازگشت به مدرسه را می‌جویند، و بنابراین آنها یک روز می‌توانند به موطن خود برگردند و در بازسازی کشور خود کمک نمایند.


کودکان سوریه ؛ امروز کودکان جنگ هستند ؛ و رهبران فردای سوریه


آنها برای رشد، پیشرفت، یادگیری و توسعة مهارتها جهت بازسازی کشور جنگ‌زدة خود و بازسازی جامعة متنوع و چندفرهنگی خود به حمایت ما نیاز دارند.
اما زمان بسرعت می‌گذرد. ایام آتی آخرین فرصت ما برای نجات نسلی است که درحال نابودی است.

 


 




نظرات کاربران